(٢) بالضم وتشديد الموحدة مغز وخالص هر چيزي وميانه هر چيزي ودل وى وعقل وتنه درخت ودر اصطلاح صوفيه عقلي كه منور بود بنور قدس وصافي از فتور اوهام وتجليات ظلمانيه نفسانيه كذا في كشف اللغات. ولب اللباب نزد شان عبارت است از ماده نور قدسي كه تاييد مى يابد به او عقل انساني وصاف ميشود از فتور مذكور وادراك مى كند صاحب آن علومى كه متعاليست از ادراك قلب وروح متعلق بكون ومصون است از فهم كه محجوب است بعلم رسمي واين تاييد إلهى از حسن سابقه ازلي است كه مقتضي است خير خاتمه وحسن عاقبت را كذا في لطائف اللغات. (٣) بالضم وسكون الموحدة در لغت جامه پوشيدن ودر اصطلاح سالكان لبس صورت عنصريه لباس حقائق روحانيه ولبس بالفتح وسكون موحده پوشيدن وآشفته كردن كار بر كسى ودر اصطلاح سالكان لبس حقيقي بحقائق صور انسانيه است كذا في كشف اللغات وقريب است باين آنچهـ در لطائف اللغات كه لبس بالضم در اصطلاح صوفيه عبارت است از صورت عنصريه كه متلبس ميشود بان صورت حقائق روحانيه وازين قبيل است لبس حقيقة الحقائق بصور انسانيه.