(٢) چون اسم خليل درين بيت. خلقي شده چاك دامن از گل روى كو باد كه آورد از ان گل رو بوى كذا في بعض الرسائل المنسوب إلى المولوي الجامي. ودر جامع الصنائع گويد معماى مبدل آنست كه لفظي آرد كه چون معنى آن را بزبان ديگر بدل كند نامي خيزد كه مطلوب باشد چون نام شمس درين بيت. گفتند كه معشوق كدام است ترا گفتم آن كس كه آفتابش خوانند چرا كه چون آفتاب را بعربي برند شمس شود ليكن اينجا قرينه بر بدل نيست اگر قرينه بر بدل هم ذكر كنند بهتر آيد مثاله. رباعي. شب خواجه ابو بكر بديدم در راه. گفتم كه شوم ز سرّ نامت آگاه. ما را چوز درهاى عرب بيرون برد. بر عكس سوار شد به تازى ناگاه. يعني درها بعربي ابواب بود وماء آب وهرگاه كه از ابواب آب برود ابو ماند وسوار بعربي ركب بود چون ركب را معكوس كنند بكر شود.