(٢) ربما يكون يحيى بن حبش بن اميرك السهروردي المعروف بالشيخ المقتول وقد تقدمت ترجمته. (٣) هو الإمام عبد الله به المبارك التميمي، وقد تقدمت ترجمته. (٤) مجمع السلوك أيضا بدان كه صاحب ورع اگر صاحب دل است پس در ترك مشتبهات فتوى از دل خود جويد وبه فتواى مفتيان كار نكند واگر صاحب دل نيست به فتواى مفتيان رود كه ورع او همانست بدان كه ورع بمعنى ترك المحظورات چهار قسم است ورع عدول وورع صلحا وورع متقيان وورع صديقان كه گردن ان باعتبار حال ومقام هركس محظور است لا جرم ترك ان ورع باشد ورع عدول آنست كه بازماند از چيزى كه در فتوى حرام است ومسقط عدالت وموجب عصيان وورع صلحا آنست كه بازماند از آنچهـ احتمال تحريم بر ان راه يابد وليكن مفتي بر ظاهر بنا كند وبخوردن ان رخصتي دهد ليكن بازماندن از آنچهـ احتمال تحريم درو نيست از قبيل وسوسه است نه از قبيل ورع مثال شبهه آنكه صيدي را يكى زخم كند واز نظر صياد غائب شود پس آن را شخصي مرده يابد اختيار آنست كه ان حرام نيست ليكن گذاشتن ان ورع صلحا است چرا كه احتمال دارد كه به افتادن يا سببي ديگر مرده باشد نه به زخم ومثال وسوسه آنكه كسى از شكار بازماند از بيم آنكه شكاري از-