در وغا دشمن ترا تيغت آن چنان زد لكد كه سينه شكست لكد زن را بر تيغ اطلاق كردن سخن ناموجه است. (٢) نزد بلغا آنست كه ازدواج ضدين وامتزاج نقيضين را صورت بندد مثاله. در ميان كسوت عباسيان رخسار او روز عيد اندر شب قدر است پيدا آمده (٣) نزد بلغا آنست كه در وصف جيزي وشرح حالي صورت واقعه را توجيه كند مثلا واقع آنست كه چون كسى بعد از ديري بر كسى آمدن گيرد ان شخص كه برو آينده مىيد برود ودر زير پاى او غلطد وآينده برخيزد واو را در كنار گيرد مثاله. رسيد سبزه تماشا كنان پس از سالى بعرصه چمن وراه جويبار گرفت دويد آب بغلطيد سبزه را ته پاى بخاست سبزه وان آب را كنار گرفت اين همه از جامع الصنائع منقول است